روژانروژان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

نگاره روژان

شمال 94

دختر گلم عزيز دلم از اونجايي كه خيلي دوست داشتي بري دريا و ازطرفي خيلي وقت هم بود كه نرفته بوديم مسافرت برنامه ريزي كرديم و رفتيم شمااااااال البته قبل از عيد رفتيم كه تقريبا هم جاده خلوت باشه و هم كنار دريا .توي مسير جادههمه جور هوايي رو تجربه كرديم از افتاب و بارون و برف و ابر و باد و ... خيلي خوب بود فقط هوا باروني و سرد بود و خب اونجور كه ميخواستي نتونستي كنار دريا بازي كني . اما وقتي هوا خوب شد رفتيم ساحل و ميخواستي پابرهنه بازي كني كني كه خب اجازه دادم تا كلي لذت ببري. كلا هرجا كه ميري همه دوستت دارن از بس كه خوش زبون و بامزه ايي. اينقدر كه قشنگ حرف ميزني. دختر خوب من ميخوام بدوني كه خيلي دوستت دارم و همه دنياي مني و همه ...
9 فروردين 1395

چهارشنبه سوري94

دختر قشنگم عزيز دلم امسال هم مثل پارسال با عمو حسين اينا قرار گذاشتيم بريم بام شهر و كلي بتركونيم. من برات از اين ترقه مرقه هاي بچگونه هم گرفته بودم. اولا ميترسيدي بعد خوشت اومد و كلي حال كردي و مينداختي جلو امين و معين و علي. از روي اتيش باهم پريديم بعد با امين و عمو حسين پريدي. بعد ميخواستيم بالن روشن كنيم بفرستيم اسمون كه چقدر خنديديييييييييييم. امسال برعكس پارسال كه زياد دوست نداشتي آتيش بازي رو، كلي خوشت اومده بود ويرفتي چوب و تيغ و ... مياوردي و مينداختي توي اتيش بعدشم ميخنديدي. بعد از بام شهر همگي رفتيم شام و دور هم بوديم و كلي شاااااااد و اينقدر خسته شده بودي كه توي ماشين موقع رفتن به خونه خوابت برد. اينم چندتا عكس از ...
8 فروردين 1395
1